الا بذکرالله تطمئن القلوب
سلام یاران بهاری قبل از هر چیز سال نو رو تبریک می گم . به امید اینکه امسال ،سال ظهور امام زمان باشد و جهانیان از وجود پر نور حضرت ،بطور مستقیم بهر ه های فرا وان تری ببرند. ان شاء الله دلم گرفته نمی دونم در غروب جمعه چه رازی نهفته است! اسمان ابی است اما حالت غروب ابری ترین رو ز های پاییزی رو دارد اگر جمعه زیباترین روز باشد دلتنگی غروب ابری بر دلم پنجه می کشد. بعد از ظهر ادینه دلم بهانه می گیرد هیچ چیز ارومم نمی کند قرار از دلم می رود نا گاه به خودم می ایم می بینم که قطرات اشک به ارامی تمام صورتم را پوشانده در غروب جمعه چه رازی نهفته است؟ این اشک از کجا امده؟ ای کاش دلم با گریه اروم می شد ولی گریه من رو بی قرار تر می کند. تنها چیزی که جمعه ها من رو اروم می کند این است که: مفاتیح را باز می کنم و صبح جمعه را همراه با طلوع افتاب و(ندبه) در فراق او اغاز می کنم و غروب افتاب هم را با (سمات) به پا یان می برم . وبر سجاده نماز مغرب که می ایستم حس غریبی دارم احساس اینکه او نیز در جایی از همین زمین به نماز ایستاده. این غم هجر اوست که غروب جمعه را رنگ انتظار می زند. از خودم می پرسم :چگونه یک هفته دیگر را بدون او می گذرانم؟ چگونه جمعه دیگر بدون حضور او گذشت؟ بی شک او از این دوران طولانی غیبت دلتنگ است. اخر تا که غروب جمعه غروب این دلتنگی دل هاست؟ تا کی نگاهمان به راه و دلمان به انتظار بماند؟ اخر چرا نبودنش را عادت کرده ایم ؟ چطور توانسته ایم بدون او جمعه ها یمان را بگذرا نیم؟ گفتم که خدا مرا مرادی بفرست طو فان زده ام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست